من وعشقم باهم پیمان زندگی بستیممن وعشقم باهم پیمان زندگی بستیم، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

یکی یک دونه ی من

بدون عنوان

دلــــــــــــــــــم می گیرد وقتی می بیـــــــــــــــــــــنم .....تــــــــــــــــوهستی.....!!! من هســـــــــــــــتم...!!! امـــــــــــا قسمت نــــــــــیست او باشــــــــــــد...!!     این یلـــــــــــــــــــــدا هم بی تو گذشت...!!!!!!     دارم میرم قم...کمی حال وهوام عوض بشه...دلم میخواد اینقدرگریه کنم تا اروم شم...اینقدرناله بزنم تا قلبم سبک بشه..... اگه لایق باشم واسه همتون دعا میکنم..   ...
27 آذر 1392

حال این روزهای من

حال این روزهای من ...... حال عجیبیه...حال گنگی هست.....بین امیدو ناامیدی دارم پرسه میزنم...   بالاخره اون روزه نحس رسید...روزی که واقعاازش میترسیدم.....تموم وقتی روکه توماشین نشسته بودم تا مرکزرادیولوژی برسم قلبم اونقدرمحکم میزدکه حالم داشت ازاین استرسم بهم میخورد.....بالاخره رسیدم و ازماشین پیاده شدم....   بماند که همون لحظه گوشیم وازجیبم افتادویه ازخدابی خبرهم گرفت ودر رفت.....رفتیم داخل باهمسری.. یکی قبل من منتظربود تانوبتش بشه وبره برای عکس...وقتی بهش نگاه میکردم قشنگ میفهمیدم دل تودلش نیست.. خلاصه رفت ..من موندم وبایه دنیااااااااااااا فکر....همسری هم اززمین واسمون حرف میساخت تالااقل این لحظه اخربهش فک نکنم.... حدود...
10 آذر 1392

یه روز سخت

استرس شدیدی دارم.....   2روزمونده به گرفتن عکس رنگی....هرچند دوستان برای دلداریم هم شده میگن که دردی نداره....ااما من میترسم ..استرس شدیدی دارم.... دلم برای خودم میسوزه.....باید برم زیره دستگاه یه مشت ادمایی که فقط بلدن حرف مفت بزنن.. دلم وخوش کردم به خوابایی که همسری این چندشب دیده....بهم میگه به فال نیک بگیر.. روز موعود نزدیکه....منم برای دلخوش کردنش میگم باشه.....   ازخدامیخوام شفای من وتوهمین عکس رنگی قراربده......دیگه این تیره اخر هست.... اگه مشکلی توعکس نباشه ...دیگه رسمادکتر ومیذارم کنار....خدا میخواد بده میده....والسلام.... دکترگفته بعده عکس اقدام نکن......یعنی ازماهه اینده دی ماه میرم برای ...
3 آذر 1392
1